ردپای رادیو فردا، من وتو، ایران اینتر نشنال در انصراف فیلمسازان خارجی از جشنواره بین المللی فیلم فجر و تخریب جشنواره به شدت به چشم میخورد.
همچنان که پیش بینی می شد تنها دو روز پس از اعلام اسامی فیلم های بخش بین الملل جشنواره فیلم فجر ، دوتن از فیلمسازان حاضر در این بخش انصراف دادند این موضوع نشان می دهد تا چه اندازه «آتش تهیه» برای تخریب همه جانبه جشنواره فیلم فجر از سوی گروههای داخلی و خارجی مهیاست وچه انگیزه بالایی برای کوبیدن جشنواره فجر در نزد مخالفان این جشنواره وجود دارد. همین الان که این سطور نوشته می شود تقریبا همه کارشناسان و فعالان حوزه رسانه پای کارآمده اند تا به هر طریق ممکن به این جشنواره ضربه بزنند. ضربه زدن به جشنواره فیلم فجر به هدف مشترک رادیو فردا، من وتو ، ایران اینتر نشنال وصدای آمریکا تبدیل شده است و برای نتیجه گیری بهتر حتی در این مورد تقسیم کار کرده اند. اگراین شبکه ها تا کنون ساکت بوده اند وحرفی در این زمینه نداشته اند از سر خیرخواهی نبوده است بلکه به این دلیل بوده که هیچ اطلاعاتی از اسامی فیلم ها و مهمانان شرکت کننده خارجی در این جشنواره نداشته اند تا آنها را آماج حملات خویش قرار دهند. کار بزرگ جشنواره بین المللی فیلم فجر این بود که به خاطر شرایط خاص جامعه، در این حوزه هیچ اطلاع رسانی نکرد وهمین موضوع کارخانه طرح وتوطئه این شبکه ها را کاملا فلج کرد. با این وجود وپس از اعلام اسامی فیلم های خارجی حاضر در جشنواره آن هم در حین برگزاری این رویداد، اتاق فکر این شبکه ها و اصحاب وابسته به آنها به یکباره فعال شده و در یک هماهنگی آشکار و البته بسیار رسوا (این شبکه ها با ارتباطات ویژه خود با دستگاههای امنیتی و با فشار بر دستگاه دیپلماسی کشورها ) برخی فیلمسازانی که فیلمشان در این جشنواره حضور دارد ، را از شرکت در این رویداد منصرف کنند. به نظر می رسد با توجه آتش تهیه ای که این رسانه ها در حوزه بین المللی دارند، انصراف برخی دیگر از فیلمسازان خارجی درروزهای آتی دور از انتظار نباشد.
در موقعیت فعلی تازه می فهمیم که چقدر ادغام جشنواره بین المللی فیلم فجر با جشنواره فیلم فجر کار درست ، اصولی و صحیحی بوده است. تا آنجا که می توان گفت ادغام جشنواره جهانی فجر با جشنواره فیلم فجر یکی از بزرگترین دستاوردهای سازمان سینمایی در دوره فعلی است. اگرچه برگزاری جشنواره بین المللی فیلم فجر به شکل مجزا علاوه براینکه منجر به حیف ومیل بودجه زیادی از بیت المال می شد ، هیچ آورده روشن ، چشمگیر و محسوسی هم برای سینمای ایران نداشت. در واقع این جشنواره نه مخاطب داخلی را اقناع می کرد و نه تاثیری برجریان فیلمسازی داخل کشور داشت. به شهادت بخش بزرگی از دست اندرکاران و کارشناسان، این جشنواره هیچ نمودی هم در کلیت سینمای ایران نداشت. صرفا موقعیتی بود که چندنفرمحدود بتوانند از آن ارتزاق کنند . فقط کافی است فکر کنید جشنواره بین المللی فیلم فجر اگر به همان صورت قبلی خود برگزار می شد (با توجه به رویدادهای یکساله گذشته وتهاجم آشکار رسانه های غربی وفضا سازی آنها علیه جمهوری اسلامی ایران) آیا حیات آن جشنواره به خطر نمی افتاد؟
اینکه در فاصله کمی از اعلام اسامی فیلم های بخش بین الملل چنین اتفاقی می افتد فقط نشانگر یک چیز است وآن هم اینکه مسوولان ومدیران جشنواره به درستی کنترل اطلاع رسانی جشنواره را به دست گرفته اند. در زمانه فعلی «اطلاعات» به نوعی وجهی دوسویه پیدا کرده است.
آنچه بسیار باعث تاسف است خوشحالی توامان برخی از فعالان فرهنگی در داخل و برخی از قلم به دستان مواجب بگیر وزرات امور خارجه امریکاست. چگونه ممکن است که انصراف یک فیلمساز خارجی از جشنواره این اندازه شادی زاید الوصف در فعالان فرهنگی ما ایجاد کند که آن را با ذوق و شوق پست واستوری می کنند؟ این میزان هم صدایی وهم نوایی با رسانه های معاند در جهت تخریب جشنواره فیلم فجر در شرایط فعلی به نفع کیست؟ شما دقیقا در کدام سو ایستاده اید؟
منبع: خبرگزاری دانشجو