جشنواره چهلویکم فجر به پایان رسید تا یکی از دشوارترین آزمونهای وزارت ارشاد در طول 41 سال گذشته، به فرجام برسد. جشنواره فجر امسال، موقعیت سختی داشت. از ابتدای امسال تصور بر این بود که پس از تبعات دو سال کرونایی و پائین آمدن حجم تولیدات، مصائب بیشتری حول محور تولیدات و پارامترهای محتوایی خواهد داشت.
در ادامه که ناآرامیها پیش آمد، بحث تحریم جشنواره محل بحث در رسانه شد. درواقع اگر ترکشهای کرونا را کنار بگذاریم، بحث تحریم جشنواره فجر کلیدواژهای بود که حداقل 4 ماه برای آن برنامهریزی کرده بودند و پلنهای مختلفی برای بزرگترین رویداد سینمایی کشور آماده شده بود.
آنها ابتدا روی این گزاره اجماع کردند که اصلا جشنواره برگزار نمیشود؛ چراکه اولا میزان تولیدات امسال سینمای ایران به اندازهای نیست که تکافوی برگزاری یک دوره جشنواره را بدهد و ثانیا، همان تعداد آثار نیز در واکنش به اتفاقهای اجتماعی، فرم حضور در جشنواره را پر نمیکنند. مخالفان طی شدن مسیر طبیعی در سینما، مطمئن بودند که به یکی از این دو دلیل، جشنواره فیلم فجر امسال برگزار نخواهد شد. در ادامه و وقتی مشخص شد که امسال 75 فیلم، یعنی 5 فیلم بیشتر از سال گذشته فرم حضور در جشنواره را پر کردهاند، به پلن بی روی آوردند.
پلن بی شامل تهدید و ارعاب کارگردانان و تهیهکنندگان برای بیرون کشیدن فیلم خود از جشنواره و تحریم آن بود. اتفاقی که اگرچه از سوی یکی، دو کارگردان رعایت شد اما هرگز منجر به خروج فیلمی ازبخش مسابقه جشنواره نشد.
وقتی موافقان تحریم مطمئن شدند که جشنواره، با همان نظم و برنامه اعلامشده آماده برگزاری است، از پلن سوم خود رونمایی کردند و آن، تحریم این رویداد ازسوی بازیگرانی بود که گرمابخش جشنواره، فوتوکال و نشستهای پرسش و پاسخ آن بودند. البته که آنها، در این زمینه بادست پر وارد میدان شدند.
خبرنگار «فرهیختگان» به اطلاعاتی دست پیدا کرده است که تیم تحریم از داخل و خارج کشور پیامهایی را به اکثر بازیگرانی که فیلمی در بخش مسابقه جشنواره داشتند، ارسال کرده که اگر در این رویداد حضور فیزیکی پیدا کرده یا در صفحات خود به حمایت از آن بپردازند، مشکلات متعددی برای آنها پیش خواهد آمد. مشکلاتی که از تهدید جانی خود و خانواده آن بازیگران شامل میشد تا بحثهایی چون خدشه بر اقامت خارج از کشور یا ایجاد مشکل در فرآیند شهروندیشان.
برخی از این بازیگران با طرح این مسائل با صاحبان فیلم و مشورت با سازمان سینمایی، بهصورت مصلحتاندیشانه، در جشنواره حضور نیافتند. بنابراین نبود بازیگران در جشنواره امسال را نباید به عنوان تحریم این رویداد از سوی آنان قلمداد کرد. پای تهدیدات عجیب و فراوانی در میان بود که امیدواریم بتوانیم تنها گوشهای از آنها را در روزهای آینده منتشر کنیم.
با وجود چنین رویکردی که جشنواره فیلم فجر به سیبل مشترک تمام شبکههای ماهوارهای برانداز تبدیل شده بود و تمام توان آنها، از کف خیابان به پردیس ملت، برج میلاد و سینماهای مردمی محدود شد اما جشنواره با برنامه منظم خود پیش رفت و به ایستگاه پایانی رسید. اتفاقی که قطعا برای وزارت ارشاد و سازمان سینمایی، یک امتیاز ویژه محسوب میشود.
خانواده و امید؛ 2 شاخصه کلان محتوایی در فجر چهلویکم
یکی از سرفصلهای مهمی که سازمان سینمایی در دولت سیزدهم آن را مطرح نمود و پیگیری ویژهای برای احقاق آن به انجام رساند، توجه به خانواده بهعنوان یک الگوی ایرانی و اسلامی و امید به عنوان ضرورتی برای جامعه و خانواده بوده است.
این مهم در شرایطی مورد توجه قرار گرفت که بخشی از تولیدات سالانه سینمای ایران را آثاری در تناقض با خانواده و امید تشکیل میداد و به این ترتیب، بخشی از دگردیسی سازمان سینمایی دولت سیزدهم، در این دو مفهوم خلاصه شد. در جشنواره امسال، تقریبا تمام آثار، بهنوعی به حوزه خانواده و حفظ کیان خانواده مربوط میشدند و در 19 فیلم از 24 اثر بخش مسابقه، امیدواری بهعنوان بخشی از پازل و مناسبات آینده کاراکترها و فضای داستانی به تصویر کشیده شد. این اتفاق در شرایطی به شکلی پررنگ برجستهسازی شده که این مفاهیم با این میزان کثرت، درمجموع تولیدات به نمایش درآمده در جشنواره یک دهه اخیر، دیده نشده است. نکته جالب قضیه آن است که این ریلگذاری جدید که توسط سازمان سینمایی طراحی شد، با استقبال سینماگران همراه بود و مهندسی مناسبی در جهت القای حس امیدوارانه و تلاش برای حفظ کیان خانواده بهعنوان اصلیترین نهاد مدنی یک فرد در جامعه به عمل آمد. از سوی دیگر، مخاطب نیز استقبال خوبی از این موضوعیت به عمل آورد و در سالی که تلاشهای بسیاری صورت گرفت تا این گزاره القا شود که فیلمها تماما ارگانی هستند و مردم استقبال نکنند، 5 فیلم به سانس فوقالعاده رسید. البته تعدادی از آثار بخش مسابقه، بهدلیل طولانی شدن مراحل فنی، به بخش مردمی نرسیدند یا تنها در یکی، دو روز پایانی سینماهای مردمی نمایش داشتند. اگر این آثار که از قضا جزء مهمترین آثار جشنواره امسال بودند، از روز نخست به سالنهای سینمایی میرسیدند، قطعا سانس فوقالعاده بیشتری را شاهد بودیم. البته باید این موضوع را مورد توجه قرار داد که آثار امسال، بدون حضور بازیگران و اکرانهای مردمی از سوی تیم سازنده برگزار شد وگرنه اگر این دو اتفاق در سینماهای مردمی امسال رخ میداد، قطعا یک رکورد خوب در سالی که 24 فیلم در بخش رقابتی حضور داشتند، به ثبت میرسید. با این حال، با توجه به ظرفیتهای جشنواره امسال و افقی که برای آن متصور بود، استقبال در سینماهای مردمی و شهرستانها، خوب و فراتر از انتظارها توصیف میشود. این استقبال خوب، بازتابهای مثبتی نیز از سوی مخاطبان به همراه داشت. رصد فضای مجازی نشان میدهد که مخاطبان، بر مبنای نوع علاقهمندی خود و استقبالی که از آثار موردنظرشان به عمل آوردند، رضایت نسبی داشته و در بسیاری از موارد، فیلمهای محبوب خود را به دیگران توصیه میکردند. این رضایت یعنی آنکه سیاست سازمان سینمایی در اولویت قرار دادن خانواده و امیدآفرینی، پاسخ داده است و اینگونه در گام نخست، به رضایت نسبی منجر شده است.
ارزشافزودهای به نام بخش بازار
یکی از اتفاقهای مهمی که در جشنواره امسال رخ داد، ایجاد بخش بازار بوده است. بخشی که به دلیل کرونا، برای دو سال تقریبا در جشنوارههای کوچک و بزرگ جهان تعطیل بود و حالا فجر چهلویکم در تراز نخستین جشنوارههای سینمایی جهان به شمار میرود که نسبت به فعال کردن این بخش پس از سونامی کرونا همت کرده است.
طبیعتا انتظاری وجود نداشت که سازمان سینمایی، در سالی که مشکلات فراوانی سر راه برگزاری عادی جشنواره بود، نسبت به اضافه کردن این بخش همت کند اما این بخش دایر شد و در همان زمان اعلام برگزاری نیز بسیاری از موافقان و مخالفان جشنواره اعلام کردند که این بخش با اقبال چندانی مواجه نمیشود. این اتفاق برای امسال، با حضور 26 شرکتکننده از کشورهای مختلف جهان اجرایی شد. این بخش، از 18 بهمن کار خود را آغاز کرد و البته دارای یک خصیصه ویژه بود.
در ادوار گذشته که بخش بازار در کاخ جشنواره برگزار میشد، این انتقاد مطرح بود که این بخش در هیاهوی رسانهها، منتقدان و هنرمندان گم شده و ازدحام جمعیت، به دلیل بخشهای دیگر جشنواره است و نه برای بخش بازار. قدرتنمایی خوبی که برای بازار جشنواره امسال اندیشیده شد آن بود که این بخش از پردیس ملت به برج میلاد منتقل شد تا اهالی رسانه و منتقدان، سبب ازدحام در این بخش نشوند. برای امسال، نمایندگانی از روسیه، ترکیه، عمان، افغانستان، لبنان، عراق، هندوستان، سوریه و... در کنار برخی موسسات و انجمنهای سینمایی ایرانی در بازار حضور یافتند و توانستند روزهای پرکاری را علیالخصوص طی 3 روز پایانی جشنواره بگذرانند.
در ابتدا که نام کشورهای بخش بازار رسانهای شد، این انتقاد مطرح بود که چرا کشورهای اروپایی، آمریکایی و حتی آفریقایی در این بخش غایب هستند که البته این انتقاد با پاسخ محمد خزاعی مرتفع شد. خزاعی در پاسخ به این انتقاد مطرح کرد که سیاستها برای بخش بازار جشنواره امسال، حول محور کشورهای همسایه، کشورهای فارسیزبان و کشورهای عضو پیمان شانگهای تعریف شده و این بخش برای ادوار آینده، جامعیت و تکثر بیشتری را به خود خواهد دید.
این پاسخ قانعکننده در کنار اهمیت این بخش که سبب نشد تا در سال سخت امسال جشنواره از بازار بیبهره نباشد، یک امتیاز خوب به حساب میآید. اول از این جهت که اگر هم بخش بازار در جشنواره امسال حضور نداشت، اعتراض چندانی بلند نمیشد؛ چراکه خیلی از موافقان، به برگزاری صرف جشنواره که شامل بخش مسابقه بود، راضی بودند و شاید انتظار نداشتند که در این سال سخت، جشنواره بخواهد به ارزشافزودهایی چون بخش بازار، با وجود تمام مصائب و مشقتهایش تا این اندازه تن دهد و دوم آنکه، بخش بازار وجهه یک جشنواره بینالمللی را تا حدود زیادی حفظ میکند و توجه کشورهای مختلفی را به این رویداد جلب میکند.
این اتفاق مهم، رضایت شرکتکنندگان در این بخشها را به دلیل تاثیرگذاری جشنواره فجر در منطقه و کشور آنها به همراه داشت. گفتوگوی محدود خبرنگار «فرهیختگان» با نمایندگان کشورهای عراق، افغانستان و لبنان حاکی از رضایت بسیار آنها از حضور در بخش بازار جشنواره امسال، پس از دو سال رکود این بخش در جشنوارههای جهانی بود.
احیای سینمای استانها در دولت سیزدهم
یکی از ماموریتهای کلان سازمان سینمایی در دولت جدید، توجه به سینمای استانها بوده است. این رویکرد در جشنواره امسال با 2 شاخص متمایز شده بود: نخست، تعدد لوکیشنها در فضای خارج از تهران و دوم، رشد حضور فیلمسازان شهرستانی.
در تنوع اقلیمی که در تولیدات جشنواره امسال به چشم آمد، با کنار گذاشتن انیمیشن بچه زرنگ متوجه میشویم که از 23 فیلم بخش مسابقه، لوکیشن 17 فیلم در خارج از تهران قرار داشت و این برای نخستینبار است که جشنواره فجر، در نتیجه سیاستگذاریهای سازمان سینمایی به چنین رویکردی میرسد.
تا پیش از این، یکی از انتقاداتی که تقریبا هرساله به جشنواره سالیان اخیر وارد بود، تعدد فیلمهایی بود که در تهران روایت میشد و اجازه نمیداد تا فرهنگها و آئینهای سرزمین در اقلیمهای متفاوت ایران زمینه فضاسازیها و روایتگریهای متنوعی را در سینمای ایران شکل دهد.
تعدد فیلمهای آپارتمانی، فضاسازیها را به سمت کلیشه سوق داده بود که این هارمونی، صدای اعتراضهای بسیاری را بلند کرده بود. حالا در شمایل جدید، کارگردانان موفق شدند تا در پروسهای جدید، دوربین را به خارج از تهران کوچ داده و زمینه را برای داستانگویی در ترازی متفاوت فراهم کنند. همچنین برای امسال بیش از 10 کارگردان شهرستانی در جشنواره حضور داشتند که یک آمار ویژه و قابلتحسین به شمار میرود که طی یکی، دو دهه اخیر دیده نشده بود. این سیاستگذاری سازمان سینمایی بسیار هوشمندانه تلقی میشود. رئیس سازمان سینمایی در طول یکسال اخیر بیش از 10 سفر به استانها داشت و در این سفرها موانع رشد و دیده شدن تولیدات آن استانها، ظرفیتهای انسانی، محتوایی و زیرساختها را بررسی کرد تا به این ترتیب، زمینه شکوفایی سینمای استانها در بزرگترین رویداد سینمایی کشور فراهم شود.
این حرکت خوب که در جشنوارههای فیلم کوتاه تهران و سینماحقیقت نیز آغاز شده و در اکران سال آینده سینماهای کشور نیز مشهود خواهد بود، به اتفاقهای مبارکی ختم میشود که یکی از آن، ورود نسل جدید فیلمسازانی خواهد بود که به دلایلی ازجمله دوری از پایتخت، نداشتن امکانات و سرمایه و نبود حمایتهای دستگاههای دولتی و خصوصی، امکان فعالیت جدی و ورود به سینمای حرفهای را نداشتند که این امکان با این سیاستگذاری مهیا شده است
ثمردهی سیاستهای سازمان سینمایی در حوزه فیلمسازی جوانان
یکی از انتقاداتی که تقریبا در ادوار بسیاری به سیاستهای کلان سازمان سینمایی وارد بود، عدم تلاش بهینه برای ورود نسل تاثیرگذار و جوان به سینمای بلند و حرفهای کشور بود. این انتقادها سبب میشد تا جشنواره فیلم فجر بهعنوان یکی از شاخصهای اصلی سنجش، همواره تحتتاثیر نامهای بزرگی قرار بگیرد که نمیشد اثرشان در بخش مسابقه نباشد. این رویکرد سبب میشد تا فیلم برخی از چهرههای جوان با وجود شایستگیهای بسیار و به دلیل محدودیت بخش مسابقه، از راهیابی به جشنواره باز میماند که این اتفاق، تاثیر بسیاری بر روحیه آن فیلمسازان و حیات حرفهای آنها میگذاشت.
این رویکرد در مدیریت جدید سینمایی کشور، تاحدود بسیاری مرمت شد و فضا به نفع فیلمسازان جوان تغییر پیدا کرد. به طوری که تنها در جشنواره امسال، بهجز 5 فیلمساز معروف که در حیطه جوان نمیگنجند، 19 فیلمساز جوان حضور داشتند که بسیاری از این هنرمندان را فیلماولیها تشکیل میدادند.
این شاخص نشان میدهد که سازمان سینمایی در نگاه جدید خود موفق شده تا سیاستهایش را بهدرستی در این زمین پیاده کرده و زمینه ورود فیلمسازان جدید و جوان را به تراز حرفهای سینما فراهم آورد. این دگردیسی به تغییر پوسته جریان تولیداتی کشور کمک کرده و نسل جدیدی را در این زمینه به سینما معرفی میکند که ضمن ورود نگاههای جدید، عرصه رقابتی را نیز تشدید کرده و جریانی را در سینمای ملی رقم میزند که سینمای امروز ایران بیش از هر زمان دیگری به آن نیاز دارد.
این تغییر ریل، یکی از مهمترین و دشوارترین بخشی است که سازمان سینمایی موفق شده در حیات 15ماهه خود، به آن نائل آید. جشنواره چهلویکم فیلم فجر، نخستین آوردگاهی بود که در گسترهای وسیع، این شاخص را رسانهای و در یک محک کلی قرار داد. نتیجه اصلی ما در گیشه سال آینده سینماهای کشور و چیدمان جشنواره فجر چهلودوم و جشنوارههای فیلم کوتاه و سینماحقیقت خواهد بود.
این ریلگذاری هوشمندانه، برکات بسیاری را برای سینمای ایران در پی داشته و موانع عجیبی که سد راه یک فیلمسازی پویا بوده است را کنار میگذارد و فیلمسازان این امکان را خواهند داشت تا در فضای آزادانهتری به تولید یک فیلم استاندارد برسند. این مزیت، ازجمله نکات مثبت قابلتوجهی است که میتواند برگ برنده محمد خزاعی بهعنوان رئیس سازمان سینمایی بوده و تاثیرات مثبت آن، تا سالها در سپهر سینمایی کشور و تولیدات آن به چشم بیاید.
مجتبی اردشیری