مراسم نکوداشت زنده یاد «خسرو سینایی» توسط موزه سینما با همکاری انجمن دانشآموختگان مرکز اسلامی آموزش فیلمسازی باغ فردوس شب گذشته در سالن فردوس موزه سینما برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی موزه سینما، در ابتدای این مراسم علی لقمانی که اجرای مراسم را بر عهده داشت، گفت: من معتقدم فیلمسازان به دو صورت میتوانند کار کنند ابتدا اینکه تولید کنند و تمام شود و دوم اینکه فیلم را خلق کنند تا ماندگار شود. ممکن است با برخی از فیلمهای محمدرضا اصلانی، منوچهر طیاب و... هم سلیقه نباشیم اما به هیچ وجه فیلمهایی نیستند که قابل اعتنا نباشد زیرا این فیلم ها همیشه با خود چالش به همراه دارند.
مرثیه گمشده خسرو سینایی یک اثر فرهنگی واقعی است
وی ادامه داد: به گفته محمد ابراهیم باستانی پاریزی در کتاب «شاهنامه آخرش خوش است» تنها فیلم معتبری که استادانه در فضای مستند با موضوع جنگ جهانی دوم ساخته شده؛ فیلم «مرثیه گم شده» خسرو سینایی است در واقع «مرثیه گم شده» یک اثر فرهنگی واقعی است.
لقمانی خاطرنشان کرد: یکی از موارد دردناکی که به خسرو سینایی در ساخت «قطار زمستانی» گفته شد این بود که «لطفا مخاطب عام را نیز در نظر بگیرید». حاصل در نظر گرفتن مخاطب عام میشود فیلمهایی که فروش بالایی دارند اما سال بعد در خاطر کسی نمیماند. امثال فیلمهایی مانند«مرثیه گم شده» هر چقدر هم که زمان میگذرد و به آن رجوع میشود، چالش جدیدی ایجاد میکند.
سینایی در سینما شرافتمندانه زیست
در ادامه رسول بابارضا رئیس هیات مدیره انجمن دانشآموختگان مرکز اسلامی آموزش فیلمسازی (باغ فردوس) گفت: خسرو سینایی، هنرمند، شاعر ، آهنگساز و از همه مهمتر معلمی بود که شرافتمندانه در فضای سینمای ایران زیست و آثار شریفی را خلق کرد. معلمی که با دیگر اساتید باغ فردوس به این مکان هویت بخشیدند و آن؛ ساختن هویت آموزشی برای باغ فردوس بود که تا امروز ادامه پیدا میکند. اساتیدی مانند خسرو سینایی هویتی با نام و نشان «بچههای باغ فردوس» را بوجود آوردند که؛ سالهاست در سینمای ایران قابل تشخص و شناسایی است.
سینایی بنیانگذار پرترههای مستند بود
در بخش دیگری از این مراسم محمدرضا اصلانی مستندساز پیشکسوت سینما نیز گفت: رفتن خسرو سینایی حیف بود ما یکی از دوستداشتنیترین چهرههای سینما را به دلیل بیماری کرونا از دست دادیم. او از کسانی نبود که به آخر کار خود رسیده باشد بلکه پروژههای اصلی خود را به دست گرفته بود و آینده خوبی برای او وجود داشت و این آینده خوب در چنین فردی، شخصی نبود بلکه برای همه ما بود و مرگ او ضایعه ملی بود. چیزی که میتوانست منجر به یک حاصل فرهنگی برای یک ملت و تاریخ باشد از دست رفت و این چیزی است که مرا متاثر میکند.
وی افزود: کسانی مانند خسرو سینایی بعد از یک مجموعه کار، دیگر «فرد» نیستند یک «انستیتو» هستند و این انستیتو باید پشتیانی شود و نباید رها شود زیرا رها شدن این افراد در واقع لطمه به بنیادهای فرهنگی ما است. مدیریت و جامعه فرهنگی ما باید به این آگاهی برسد و از این غفلتها و از دست رفتنها جلوگیری کند. از دست رفتن بخشی از حافظه تاریخی و ناخودآگاه جمعی ماست؛ «مرثیه گمشده» سینایی و مرثیه بسیاری از ماست. ما همه مرثیههای گمشدهایم.
این مستندساز درباره فیلم «مرثیه گمشده» گفت: این فیلم به هیچ وجه یک فیلم دانشجویی نبود و کاری خوش ساخت و فرهنگی بود که به فیلمهای کوتاه اروپای شرقی طعنه میزد. به خاطر دارم یکی از دوستان از او پرسید «مرثیه گمشده» یک سبک بود و چرا ادامه ندادی؟ سینایی در پاسخ گفت کسی این کار را جدی نگرفت و از من خواسته نشد. اصلانی خاطرنشان کرد: سینایی بنیانگذار پرترههای مستند ایران بود. او بیش از 100 مستند ساخت که همه دارای مفاهیم عمیق بودند و باید توجه داشته باشیم که این مداومت و مقاومت رای ساخت فیلم، خود یک جنگ است؛ در واقع او با جنگ خود جنگی را راه انداخت.
خسرو سینایی؛ یک استاد آکادمیک به معنای واقعی
در ادامه این مراسم، شهابالدین عادل استاد دانشگاه با بیان اینکه اولین برخوردش با سینایی سال 54 بوده است، گفت: او جزء اساتیدی بود که در دهه 40 بعد از تحصیل در اتریش به عنوان مستندساز به ایران آمده بودند و در دانشگاه هنرهای دراماتیک به تدریس مشغول شد. سینایی در اولین جلسه کلاس از ما پرسید چه کسی تا حالا فیلم ساخته است؟ و کسی جواب نداد و او گفت حالا که کسی فیلمی نساخته جلسه بعد همه باید فیلم بسازید و سر کلاس حاضر شوید. در این کلاس به جز من ، جهانگیر کوثری، هوشنگ گلمکانی، رخشان بنیاعتماد و.. هم بودند. من برای ساخت فیلمم به دزفول رفتم و از غارها فیلم گرفتم و یادم میآید زنده یاد خسرو سینایی بابت آن فیلم به من گفت: تو میتوانی فیلمبردار خوبی بشوی.
وی افزود: خسرو سینایی روحیه منظم و مسئولیتپذیری در کلاسهای درسش داشت و دلش میخواست کلاسهایش همیشه با نتیجه همراه باشد. در واقع یک استاد آکادمیک واقعی بود و زمان صحبت، جملهای خارج از چارچوب علمی نمیگفت و همیشه دانشجویانش از لحن و دانش او تعریف میکردند. به نظرم تجربه، مهمتر از تدریس است و او تجربیات خود را به خوبی منتقل میکرد و تاثیر عمیقی روی دانشجویان داشت. این گونه بود که صمیمیت ما دانشجویان با او در سالهای بعد نیز در امور مختلف ادامه پیدا کرد.
سینایی نگاه انسانی را عینا زندگی میکرد
در ادامه همایون امامی مستندساز پیشکسوت سینما و نویسنده کتاب «یک عمر، یک راه، یک عشق؛ خسرو سینایی» نیز گفت: خسرو سینایی در شرایطی دوربین خود را به دست گرفت و مستند را شروع کرد که دهه 40 و 50 بود و اختناق سیاسی فضای خاصی ایجاد کرده بود. بارها میشنیدم که گفته میشد «سینایی موضعگیری سیاسی ندارد» و او را کنار میگذاشتند؛ در حالی که این ویژگی بسیار مهم او بود.
وی با بیان اینکه نباید از یاد ببریم که فیلمهای مستند زیادی ساخته شده است که شاید به پیشرفتهای سیاسی و اجتماعی کمک کردهاند، افزود: خسرو سینایی مستند فرهنگی ساخت و بیشتر روی زیر ساختهای فرهنگی کار کرد. تصور میکردیم با تغییر قدرت، زیرساخت نیز تغییر میکند و این هوشیاری سینایی بود که به فکر زیرساختهای فرهنگی جامعه بود و به همین دلیل در تمامی فیلمهایش مقوله فرهنگ را اولویت قرار میداد. او معتقد است زیرساخت باید تغییر کند تا جامعه بتواند با آگاهی بیشتری در امر انتقال قدرت تصمیم بگیرد و آن را با هوشیاری تمام پیش ببرد.
امامی افزود: یکی از ویژگیهای مورد نقد سینایی، نگاه انسانی او در آثارش بود؛ سینایی همواره نگاه انسانی داشت و همدردی و همدلی میکرد. «مرثیه گمشده» نگاهی جهانی به بحث جنگ و آوارگان لهستانی میاندازد، نگاه وطنی را با یک نگاه جهانی پیوند میدهد و محدوده انسانی را از محدوده ملی فراتر میبرد و این ویژگی مهم فیلمهای سینایی است. سینایی درواقع نگاه مستند را با داستانی تلفیق میکرد و مرز میان این دو را بر هم میزند؛ فرد دیگری در این سالها چنین نگاهی نداشته است. یکی از هنرهای مهم سینایی آمیختگی زندگی خود با فیلمهایش بود درواقع او نگاه انسانی را عینا زندگی میکرد.
نگاه سینایی به مقوله جنگ برایم عجیب بود
حبیب احمدزاده، نویسنده ، کارگردان و مستندساز نیز در این مراسم گفت: اولین باری که «مرثیه گمشده» خسرو سینایی را دیدم نگاهش به مقوله جنگ برایم عجیب بود چرا که خود زندگی در جنگ را تجربه کرده بودم.
وی افزود: در سال 81 درباره صادق هدایت تحقیق و پژوهش میکردم و 700 صفحه نتیجه تحقیقم را به زنده یاد سینایی نشان دادم و بدین طریق با او بیشتر ارتباط گرفتم که به مستند «گفتگو با سایه» منجر شد. سینایی در دوره کتاب بزرگ شده بود، او به من لطف داشت و با اینکه از دو نسل متفاوت بودیم هیچوقت دچار چالش نمیشدیم و سعی کردیم جامعه را بهتر کنیم و بزرگترین تفاوت ما این بود که او روی پرده، شخصیتی از خودش بود.
احمدزاده بیان داشت: بزرگترین دستاورد یک انسان این است که بتواند مانند دوی امدادی انسانیت خود را به دیگران منتقل کند و خسرو سینایی این گونه بود و من امروز خودم را مدیون مرد بزرگی میدانم که جرأت کرد با تمام توهینهایی که به او شد، درباره صادق هدایت فیلمی بسازد.
سیاوش دولتسرایی(مدرس و کارگردان ) نیز به عنوان نماینده اولین دوره تدریس خسرو سینایی در باغ فردوس، گفت: این که کار بلد باشید یک بحث است و اینکه بتوانید در جایگاه دیگر به عنوان معلم تدریس کنید بحث دیگری است. استاد سینایی هم فیلمساز خوبی بود و هم معلم سخنور و با دانش بود. وقتی شروع به صحبت میکرد بسیار شیوا و خیلی خوب مطلب را به انتها میرساند.
وی ادامه داد: خسروسینایی همیشه تاکید میکرد باید به شعور مخاطب خود احترام بگذاریم و اگر فیلم میسازیم متعهدانه و صادق باشیم و با حرکات کاذب تماشاگر را سرگردان نکنیم و فریب ندهیم.
در این مراسم بخشهایی از گفتگوی تاریخ شفاهی زنده یاد «خسرو سینایی» برای حاضران پخش شد.
در این مراسم افرادی همچون محمدرضا اصلانی، محمدرضا دلپاک، نظام الدین کیایی، مهدی مسعودشاهی، همایون امامی، شهاب الدین عادل، حبیب احمدزاده، ارد عطارپور،رسول بابارضا، رهبر قنبری، علی لقمانی، شیواکاظمی، قاسم قلی پور، هادی محمدی، همایون علیخانی، سیروس حسن پور، رستم ایران نژاد، پیمان جعفری، آنتونا شرکا، سیاوش دولتسرایی، انسیه نجفی، محمود یارمحمدلو، عباس عطریان، محمدرضا مهراندیش، جواد طاهری، مهدی سرشار، رضا صیامی زاده، سید محسن موسویان، امیرهادی اسماعیلی، کاظم اخوان، بهرام خداویسی، مهرداد دفتری، صادق حدادی، محسن شهابی، رضا نجفی، جهان آذری، حسین شکری، منوچهر صفرخانی، غلامرضا حسینی زاده، حسن کریمی، غلامرضا ساغرچیان، امیر دهنوی، ابوالفضل کریمی، امیر هوشنگ داناییی، پرویز کلانتری، محسن خستو، امیر فرض الهی و ... حضور داشتند.