آخرین اخبار از سی و هشتمین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران
نشست داوران مسابقه سینمای ایران جشنواره سی و هشتم برگزار شد
نشست جمعبندی نهایی نظرات اعضای هیات داوران بخش مسابقه سینمای ایران سی وهشتمین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران برگزار شد.
به گزارش ستاد خبری سی و هشتمین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران، انسیه شاه حسینی، مرجان اشرفی زاده، منوچهر شاهسواری، محمدتقی فهیم، مهدی خرمیان، رضا تیموری و رضا فهیمی اعضای هیات داوران بخش مسابقه سینمای ایران با حضور در دفتر انجمن سینمای جوانان ایران به جمع بندی نظرات خود و ارزیابی نهایی آثار سی و هشتمین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران پرداختند.
طیبه فلکیان مدیر امور جشنواره های انجمن سینمای جوانان ایران نیز در این جلسه حضور داشت.
در نشست «خلاقیت در سینمای تجربی» مطرح شد؛ محمدرضا اصلانی: خلاقیت ویران می کند
محمدرضا اصلانی نویسنده، کارگردان و استاد سینما در نشست تخصصی مجازی «۳۸-۲۰» از سی و هشتمین جشنواره بین المللی فیلم کوتاه تهران گفت: خلاقیت شباهت مستتر در سانتیمانتالیسیم نیست. بلکه خلاقیت ویران میکند تا بسازد. انسان چون خلاق است، سنتساز میشود و مدام سنتها را تکامل میبخشد.
بهگزارش ستاد خبری سیوهشتمین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران، محمدرضا اصلانی سینماگر باسابقه و برجسته جمعه ۳۰ مهر در نشست «خلاقیت در سینمای تجربی» از سری نشست های تخصصی «۳۸-۲۰» سی و هشتمین جشنواره بین المللی فیلم کوتاه تهران حضور یافت.
اصلانی در ابتدای این نشست گفت: زمین در جبر فیزیکال مغناطیسی میگردد و انسان در این میان موقعیت خویش را جستوجو میکند. برای همین است که آدم در بدو تولد گریه میکند. زیرا با ماموریت وارد زمین شده است و ماموریت او خلاقیت و آگاه کردن زمین از خود است.
او ادامه داد: خلاقیت شباهت مستتر در سانتیمانتالیسیم نیست. بلکه خلاقیت ویران میکند تا بسازد. انسان چون خلاق است، سنتساز میشود و مدام سنتها را تکامل میبخشد. در واقع آدمی بدعتگذار خلاقیت است و به همین جهت ما سنتهای امضایی و انشایی داریم. باید بدانیم که انسان ناقد و متفکر است. او سنتگذار است و به هیچوجه سنتپذیر نیست.
این کارگردان گفت: در ناخودآگاه انسان به احساس وجود، تجاوز «خلق» نهفته است. انسان ناگریز با امر «اگزیستانس» رو به رو میشود و موجودی اعظم است که هویتش انکارناپذیر و مطلق به حساب میآید. در فکریت خلاق انسان این اگزیستانس سهمی از حضور و خلاقیت به شمار میآید.
اصلانی بیان کرد: انسان از انحلال خود خویشتن را از نو میسازد و اینگونه است که ما با یک تراژدی رو به رو میشویم. ما با «خلاقیت صنعتی» که امری ابداعی و صنعتی است طرف میشویم. ذات صنعت، تکثیر شونده است. اما چیزی که در هنر تکثیر میشود، «تفکر» و «فهم» است. هنرمند چیزی را درون خودش دریافت و پیدا میکند.
او ادامه داد: ما با «دریافت» خودمان را در هنر پیدا میکنیم که خلاف صنعت، امری تکثیرپذیر نیست. تنها یکبار خلق میشود و نمیتوان آن را تقلید کرد. ما با خلاقیت هنری دگر انسان میسازیم، وقتی کسی با «لبخند ژکوند» رو به رو میشود، دیگر انسان قبلی نیست و چیزی به فهم او اضافه میشود و مسیر تازهای را در او برمیانگیزد. این نوع تکثیری است که در هنر رخ میدهد و مخاطب خود را تکثیر میکند.
اصلانی گفت: در هنر، مخاطب به معنی مصرفکننده نیست. مخاطب بودن یک امر خلاقه است. در امر خلاقانه انسان ضربه میخورد، این ضربه به چیزی که قبلا بوده و عادتهایش برخورد میکند. چون انسان موجودی عادتپذیر است و به همه چیز حتی به ظلم و بدی عادت میکند و اشیا را نمیبیند. چراکه عادت به معنی ندیدن است.
این کارگردان گفت: ما در حوزه عادت با کلیشهها مواجه میشویم. انیشتین یا هایزنبرگفرای هادت گام برمیدارند و برای همین با دستیابی به فیزیک اشیا اتفاقی جدید را پیش میکشند. اشیا را نباید در شیئت خودش زندانی کنیم.
اصلانی بیان کرد: اما هنر مقولهای ضد عادت است و در اولین لحظه به روان ما ضربه زده و «عادت» را زایل میکند. هنر عاری از هر فایده فیزیکال است. ما در هنر با مطلق بودن اشیا رو به رو میشویم نه با خود اشیا. مطلق بودن فراموش شده اشیا را با هنر دوباره به چشم آورده و خلق میکنیم.
این کارگردان گفت: ما برای فروش هنر خلق نمیکردیم. امروزه اقتصاد هنر مطرح است اما در گذشته تقاضایی برای خرید هنر نبود. حتی اقتصاد هنر امروز نیز در سبد کالاهای مصرفی نیست. بلکه محصول هنری در آدمی حل نمیشود و با وجود مستقل خود اقتصادش را پیدا میکند. برای همین است که اثر هنری در ذات خود نیازی به خرید و فروش ندارد.
اصلانی بیان کرد: هنر میل به فروش ندارد. سود حاصل از هنر در معاملات ما شکل میگیرد و خارج از پدیده هنر است. صنعت ضرورت مصرف دارد اما هنر اضافه بر مصرف است و ضرورت ندارد پ این مریان نتیجه سنتشکنی و فضاشکنی در بک امر خلاقانه است.
این کارگردان گفت: زندگی، هستی داشتن است و این داشتن هستی در احساس امر خلاقه به وجود میآید. «خلاقیت» امری اخلاقی است. متخلق اصلا از همان ریشه خلق برمیآید و از این رو است که اخلاقیترین عمل خلاقیت است و به دلیل بیچیز بودن هنر و تفکر نکردن هنرمند هنگام خلق به مخاطب، هنر مقولهای میشود که خودش را میزاید.
اصلانی گفت: فیلم تجربی یک اثر است. ابژه نیست بلکه چیزی است که در چیزی دیگری تاثیرگذاری میکند. فیلم تجربی به این معنا است که همه تجربههای جهان را پشت سر گذاشته، فیلمی که تجربه درونش رخ دهد تجربی نیست بلکه یک اثر یا ابژه تکثیری تجربی است. فیلم تجربی، فیلمی است که چیز جدیدی را نسبت به همه تجربههای جهان ارائه میدهد.
اعتراضی که با دوربین هندیکم حادث میشود / این یک برزخ است
نشست «تجربهگرایی» با اجرای مسعود امینی تیرانی مدیر فیلمبرداری سینما در قالب نشستهای «۳۸-۲۰» سی و هشتمین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران میزبان علاقهمندان فیلم کوتاه بود.
بهگزارش ستاد خبری سی و هشتمین جشنواره فیلم کوتاه تهران، نشست «تجربهگرایی» با اجرای مسعود امینی تیرانی مدیر فیلمبرداری سینما در قالب نشستهای «۳۸-۲۰» سی و هشتمین جشنواره فیلم کوتاه تهران برگزار شد.
در بخشی از این نشست سامان درویش کارگردان فیلم تجربی بیان کرد: وقتی درباره فیلم تجربی صحبت میکنیم اولویت فرم است و فیلمساز بر اساس آن فیلم میسازد، یعنی فیزیک برتر از محتواست تلاشی که در یکی از فیلمهایم داشتم این بود که برگردم به سمت سینمایی سالهای خیلی دور و با فیلم هایزن اشتاینی برخورد کنم. وقتی این تجربه را کسب کردم به لوپی رسیدم که نتیجه آن «لیمبو» شد. داستان و کاراکترهای من انگار در جهنم و برزخی تکرارشونده و پراکنده غرق میشود و در این تله گیر کرده، فضایی که این فیلم داشت تجربه میکرد چرک بود بنابراین برای اینکه این حس بهتر منتقل شود به سراغ ابزاری میروم که بتواند این کار را کند.
وی افزود: وقتی فیلم تجربی میسازی انگار در پروسه جدید عنصر جدیدی زیست میکنی. این فیلم، اصلا آنچه نبود که من انتظار داشتم دربیاید. خیلی چیزها که در فیلم استفاده شده راشهای پرتی بود ولی بعدش دیدم خوب جواب میدهد. به نظرم فیلمساز تجربی خودش هم مثل مخاطبی است که اولین بار فیلم را میبیند چون خیلی چیزها را در مرحله تولید نمیشود پیشبینی کرد.
سپس صالح بیگ بیان کرد: در همین پروژه که ما داشتیم، درست است که همه تصاویر با هندی کم فیلمبرداری شد اما هر کدام از تصاویر متفاوتی بودند. هندی کم انگار دنیا و دری است که هزار و یک راه برایش وجود دارد که میتوانی برایش خیلی کارها کنی، میتوانی با آن یک فیلم داستانی، تجربی و… بسازی انگار کار کردن با آن به نوعی به پا خواستن است.
در ادامه درویش اظهار کرد: به طور کلی این سوال مطرح میشود که چرا فیلمسازان تجربی سراغ دوربین هندیکم رفتهاند؟ این یک انتخاب آگاهانه بوده یا نه؟ چیزی که برای من وجود داشت این بود که من به کارکردش نیاز داشتم.
صالح بیگ هم توضیح داد: من سال ۹۸ یک فیلم ساختم که کاملا روایتمحور بود، بعد از آن به این نتیجه رسیدم که نمیخواهم سینما را اینگونه تجربه کنم، بعدش دیدم خودم دوست دارم به کاری که میکنم نزدیک شوم و این ممکن نبود با هندیکم. خودم احساس میکردم حتی موبایل هم در رقابتی است که انگار همچنان میخواهد خودش را به زیباییشناسی فیلمهایی که با دوربینهایی سینمایی ساخته میشوند، نزدیک کند. اما هندیکم اول از همه یک نوع اعتراض است، انگار میخواهد بگوید من نمیخواهم به روال مرسوم سینما نزدیک شوم.
تیرانی هم عنوان کرد: یادم است یک بار بعد از ۲۰ سال توانستم فیلمهایی با نگاتیو ۸ را کپی کنم، حس کردم چقدر تصاویر عجیب غریبی است و دوست دارم آن تصویر را دوباره بگیرم و خودم را به آن کیفیت برسانم.
صالح بیگ مطرح کرد: انگار آن فیلمها خلوصی دارند که به ذات سینمای تجربی نزدیک است، خلاقانه هستند و این سینما ناب و پاک است.
تیرانی در ادامه گفت: در سینمای جهان آثار سینمایی در همین حوزه داریم که حالا میبینیم بعد از صد و چند سال مجددا به آن ارجاع داده میشود و دوباره آنها را نگاه میکنیم، انگار همچنان آن ماجرا برای ما زنده است. فکر نمیکنم برخی از فیلمهای سینمای رسمی چنین باشند که بخواهیم مجددا به آنها ارجاع داشته باشیم.
چراغ اقتباس روشن است
مدیر انتشارات انجمن سینمای جوانان ایران به دنبال سوالات ایجاد شده درباره جایزه اقتباس ادبی گفت: اقتباس ادبی در انجمن سینمای جوانان ایران همچنان اتفاق میافتد.
بهگزارش ستاد خبری سیوهشتمین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران؛ سیدجواد میرهاشمی مدیر انتشارات انجمن سینمای جوانان ایران در توضیحی درباره جایزه اقتباس ادبی گفت: سال گذشته در سی و هفتمین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران جایزه بهترین فیلمنامه اقتباسی ۱۰ میلیون تومان بوده و امسال در سال ۱۴۰۰ به دلیل تشویق فیلمسازان به اقتباس جایزه فیلمنامه اقتباسی به ۱۵ میلیون تومان افزایش یافته است. در سالهای گذشته از جشنواره سی و دوم (پنج سال متداوم) بخش کتاب و سینما را در جشنواره داشتیم و نشستهای تخصصی اقتباس در فیلم کوتاه برگزار شده است.
وی افزود: پس از پنج سال با هدف توجه جوانان به مقوله اقتباس، انجمن تمرکزش را بر روی نشر کتابهای تخصصی در زمینه اقتباس داشته است.
کتابهایی مانند «این سو واقعیت آن سو خیال»، «پنجاه پنجره»، «داستانها چگونه فیلم میشوند» و «کشف فیلم کوتاه» در زمینه ادبیات داستانی و فیلمنامه اقتباسی است.
در پایان یادآور میشود انجمن سینمای جوانان ایران از فیلمنامههایی اقتباسی حمایت میکنند. لازم به ذکر است فیلم کوتاه «سفیدپوش» ساخته محمد فهیمی براساس قصه «نعلبکی پنیر» نوشته محمدصالح علا بهترین فیلم بخش بینالملل سی و هفتمین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران و به اسکار هم معرفی شد.
کار انیمیشن صبوری میخواهد
رضا ریاحی کارگردان انیمیشن بیان کرد که من آدم کم صبری بودم اما در انیمیشن صبوری را آموختم.
بهگزارش ستاد خبری سی و هشتمین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران، نشست مجازی رضا ریاحی با محوریت انیمیشنهای تجربی در قالب نشستهای «۳۸-۲۰» در سی و هشتمین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران برگزار شد.
رضا ریاحی که در این نشست درباره آثار خود صحبت میکرد، عنوان کرد: کاری که در «نان آور»، «نوازنده» و فیلم آخرم انجام دادم این بود که برای انیمیت از خودم و عوامل فیلم وام میگیرم تا به این شکل حرکات طبیعیتر به نظر بیاید و ارتباط راحتتری برقرار شود. یادم است در میانه ساخت یکی از آثارم به دلیل مشکلی که برای یکی از عوامل پیش آمد، باید آخر داستان را عوض میکردیم، ما مجبور بودیم چند سکانس از فیلم را برداریم و سکانس دیگری برای انتهای فیلم بگذاریم که خیلی استرس آور بود این موضوع در انیمیشن نادر است چون همه چیز باید از قبل مشخص باشد.
ریاحی درباره نحوه کار در «گرگ و میش» اظهار کرد: من در این کار نقاشی روی شیشه با رنگ روغن کردم چون دوست داشتم برخورد آدمها را با یکدیگر نشان بدهم به همین ترتیب از تجربه کشورهای دیگر هم استفاده کردم. البته دوست دارم هر دفعه با هر داستانی متناسب با قصه کار کنم.
او درباره «پروانه» هم گفت: این کار ۲ سال و نیم وقت گرفت. این فیلم را از کتابی اقتباس کردم. سال ۲۰۱۴ شروع به ساخت کردم که در سال ۲۰۱۶ کار ساختش تمام شد. در این فیلم دو دوره مختلف در کار بود. دو زمان در فیلم متفاوت داشتیم که بخشی از فیلم هم فانتزی و بخشی دیگر جدی بود. این فیلم درباره افغانستان بود اما با توجه به موضوعاتی که پیش آمده بود، نمیتوانستیم به کابل برویم تنها کاری که کردیم این بود که از عکسها و اسکایپ استفاده میکردیم. یادم است در انتهای فیلم میخواستیم بگوییم که امید هنوز هست به همین دلیل پیشنهاد دادم گلی شروع به رشد کند و در کنارش گلهای دیگر رشت کنند که انجام همین قسمت یکی دو هفته زمان برد.
ریاحی درباره «نوازنده» بیان کرد: کار ساخت «نوازنده» ۲ سال پیش تمام شد اما دیگر کارهایش مانند حضور در جشنوارهها به فراگیری کرونا خورد که این موضوع برایمان جالب نبود. البته این فضا بیشتر برای تهیهکنندهها غمانگیز بود با این حال فیلم چند جشنواره رفت مهم این است که روند جشنوارهای ادامه پیدا کند و فیلم دیده شود.
این کارگردان با اشاره به یکی دیگر از آثارش اظهار کرد: صبا علیزاده موزیسین پر کاری است، او خیلی کار کرده تا به اینجا برسد و تلاشش برایم قابل افتخار است. هرچند صبا تاکنون انیمیشن کار نکرده بود اما من از او خیلی یاد گرفتم، صبا موسیقی فیلم را انجام داد. این فیلم دیالوگ ندارد و کاملا با موسیقی کار شده است.
وی در پایان مطرح کرد: من آدم کم صبری بودم اما در کار انیمیشن یاد گرفتم باید صبور باشم.