آخرین اخبار از سی و هفتمین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران
تقدیم دو نشست جشنواره فیلم کوتاه تهران به اصغر فرهادی و فرشاد فداییان؛ نگذارید راوی فیلم شما خنثی باشد/ این بن بستهای جذاب
در دهمین شب از نشستهای تخصصی «37-20» خطاب به فیلمسازان جوان عنوان شد که راوی فیلمها نباید خنثی باشند و شخصیت در فیلم کوتاه دارای دو کارکرد اثرگذاری بر روایت برای ایجاد شکاف معنایی و تاثیرپذیری از روایت برای محقق شدن شکاف معنایی است.
گزارش ستاد خبری سی و هفتمین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران، نشست تخصصی «ساختار فیلم کوتاه» با موضوع «شخصیت در فیلم کوتاه» شامگاه جمعه 16 آبان با حضور سعید رحمانی و رامتین شهبازی در لایو اینستاگرام انجمن سینمای جوانان ایران برگزار شد.
در ابتدای این نشست رامتین شهبازی گفت: نشست امشب را به اصغر فرهادی تقدیم میکنیم که آبروی سینمای ایران است و با فیلمهای خود نسلی را متولد و سینمای کشورمان را وارد دنیای جدیدی کرد.
سپس سعید رحمانی با اشاره به تعریف روایت در سینما گفت: روایت به شکل کلی یعنی تغییر، روایت سامانه تغییر اثرگذار است. اگر وضعیت توالی را در مقوله سینمایی شاهد باشیم، روایت شکل میگیرد.
او با اشاره به تعریف فیلم تاکید کرد: فیلم، تجربه حسی نزدیک به واقعیت برای مخاطب است که مقصود از آن سامانه تغییری اثرگذار است که مبتنی بر مولفههای روایی باشد. در روایت مبتنی بر درام ارسطویی بنیان تغییر در این سامانه شخصیت اصلی است و این مسئله از الزامات است.
این فیلمنامهنویس گفت: وقتی میخواهیم در فیلم بلند شخصیت را تغییر دهیم زمان زیادی در اختیار داریم اما در فیلم کوتاه اینچنین نیست و ما باید روی مخاطب تاثیر بگذاریم که از آن با تعابیری چون سیلی زدن بر مخاطب و ایجاد برانگیختی در تماشاگر یاد میشود.
دو کار شخصیت در فیلم کوتاه
رحمانی با اشاره به جایگاه شخصیت در فیلم کوتاه توضیح داد: در فیلم کوتاه میتوانیم شخصیتی داشته باشیم که با تغییر همراه شود، اما در ساختار نباید همه وظیفه تغییر را بر دوش شخصیت بگذاریم. نکته مهم این است که در فیلم کوتاه هیچ چیز را حذف نمیکنیم بلکه از سلولهای بنیادین روایت استفاده می کنیم. این نکته را نباید فراموش کنیم که فیلم کوتاه یک فیلم بلند فشرده یا پلی برای ساخت فیلم بلند نیست، بلکه یک دوره تخصصی و عالی است.
او ادامه داد: در شکل روایی فیلم کوتاه یک شکاف معنایی باید شکل بگیرد تا بر مخاطب اثرگذار باشد. تمام آنچه شخصیت انجام میدهد عناصری برای ایجاد شکاف معنایی هستند و خود شخصیت ابزار ایجاد این شکاف است. شخصیت در فیلم کوتاه دو کارکرد دارد، اول اثرگذاری بر روایت برای ایجاد شکاف معنایی و دوم تاثیرپذیری از روایت برای محقق شدن شکاف معنایی. بنابراین در فیلم کوتاه شخصیت پردازی نداریم بلکه اثر شخصیت را جایگزین آن میکنیم.
رحمانی تاکید کرد: در درام ارسطویی شخصیت دارای کنش است. کنش دارای مکانیسمی است که عناصر آن عبارتند از بحران، دوراهی، تصمیم و اقدام. روایت بدون کنش هم میتواند منعقد شود اما به شرط آنکه اثر شخصیت بر روایت یا تاثیرپذیری شخصیت از روایت را داشته باشیم.
در بخش بعدی این نشست نوبت به پرسش و پاسخ مخاطبان رسید و رحمانی درباره اینکه ساختار روایت در فیلم پست مدرن چگونه است؟ توضیح داد: همه آثار ضدساختار پست مدرن نیستند، در روایت پست مدرن تمام مولفههای بناکننده روایت به مولفههای بناکننده فرم اثرگذار تبدیل میشوند.
او همچنین گفت: کنش تغییر ایجاد میکند اما فعالیت تغییر ایجاد نمیکند و در یک روایت رخ می دهد.
روایت ها همیشه اطراف ما هستند
در ادامه نوبت به نشست رامتین شهبازی با موضوع «راوی در فیلم کوتاه» رسید.
این مدرس سینما که به تنهایی این نشست را اداره می کرد در ابتدای برنامه، گفتگو را به فرشاد فداییان کارگردان سینمای مستند تقدیک کرد.
شهبازی سپس چند کتاب معرفی کرد و گفت: راوی یک پیش نیاز دارد به نام روایت و روایتگری و یک واژه ای ذیل خود به نام نقطه دید و یا زاویه دید دارد. اگر تعریف روایت را نشناسیم نمی توانیم راوی را بشناسیم و راوی را هم بدون نقطه دید نمی توانیم تعریف کنیم. وقتی وارد بحث زاویه دید می شویم با بحث دیگری به نام کانونی شدگی مواجه می شویم. تفاوت راوی با کانونی گر این است که راوی، داستان را برای ما تعریف می کند ممکن است راوی داستان را نبیند یعنی احساس نکند.
وی با بیان اینکه در روند ساخت یک فیلم، شما به عنوان کارگردان و نویسنده راوی را ناخودآگاه انتخاب می کنید، اظهار کرد: این فرمول ها و تعاریف اگر به خودآگاه تبدیل شوند، سم است. اگر یک هنرمند بخواهد با این فرمول ها فیلم بسازد کار آرتیستی انجام نداده است، این مفاهیم باید در ناخودآگاه آرتیست هموار شود.
شهبازی در ادامه به تعریف برخی مفاهیم در فیلمسازی پرداخت و عنوان کرد: روایت واقعه ای است که در گذشته اتفاق افتاده و در این موضوع باید حداقل دو رویداد داشته باشیم. روایت ها همیشه اطراف ما هستند و لزوما آن را نمی سازیم. ما با روایت ها دنیا را می سازیم و روایت ها ما را می سازند. با دو واژه در روایت مواجه هستیم؛ یکی مقوله کنشگر و دیگری رویداد است که برای ما پرداختن به آنها دارای اهمیت است و اگر آنها را نشناسیم، نمی توانیم به روایت خودمان شکل دهیم.
این استاد دانشگاه توضیح داد: زاویه دید نظرگاهی است که بر اساس آن داستان را تعریف می کنید. راوی بر اساس زاویه ای دیدی که انتخاب می کند یا کنشگر است یا کنشگر نیست، کنشگر هم اساسا کسی است که بین دو یا چند گزینه یکی را انتخاب می کند. راوی یا کنشگر است یا کنشگر نیست. گاهی در «کنشگر دنیای همسان» راوی و کنشگر یکی می شوند. پس این مهم است که بدانیم راوی کنشگر دنیای همسان است یا کنشگر دنیای ناهمسان. عموما فیلم های سینمایی و تئاترها کنشگر دنیای همسان هستند. اگر کنشگر دنیای همسان داشته باشید کنشگر و راوی یکی می شوند چون در حال مجسم کردن واقعه هستید. در این صورت تاثیرگذاری بیشتری روی مخاطب می گذارید. در این صورت فاصله زمانی هم با واقعه ندارید برای مثال در تئاترها چنین است اما کنشگر دنیای همسان قدرت تفسیر را پایین می آورد ولی در راوی به صورت کنشگر دنیای ناهمسان ما از واقعه دوریم درواقع ماجرایی اتفاقی افتاده، تمام شده است و بعد ما با آن مواجه می شویم در اینجا چون به واقعه آشناییم می توانیم تفسیر کنیم ولی تاثیرگذاری آن کم می شود.
راوی باید دردمند باشد
شهبازی خطاب به مخاطبان اظهار کرد: راوی، شخصیت اصلی داستان است و نمایش می دهد که چه اتفاقی دارد می افتد. هیچگاه راوی را خنثی نگذارید چون در این صورت طول می کشد در موقعیت محرک قرار بگیرید این در حالی است که حادثه محرک باید در دقیقه دو تا پنج اتفاق بیافتد بنابراین با موقعیت دراماتیک کار خود را آغاز کنید. اصلا راوی را میانه بگذارید و پیشنهادات را مقابل او قرار دهید. چون راوی باید دردمند باشد راوی نباید در آغاز دانای کل باشد پس او را اول محدود کنید. باید مدام سر راهش مشکل بگذارید، بگذارید راوی به بن بست بخورد چون این است که جذاب است. راوی باید دنبال کار اخلاقی باشد شما باید بتوانید چنگک خود را به داستان وصل کنید.
وی ادامه داد: کانونی گر و راوی ممکن است یک نفر باشند. کانونی گر کسی است که داستان را می بیند و راوی کسی است که داستان را تعریف می کند کانونی گر احساس می کند ولی گویا زبان بیان ندارد.
شهبازی در ادامه فیلم «دیدن» ساخته سهیل امیرشریفی را پخش و این تعاریف را در فیلم جستجو کرد، در ادامه هم عنوان کرد: می خواهم این نتیجه را بگیریم که اگر راوی و کانونی گر از ابتدا یکی باشد فیلم شما کلاسیک است.
وی در ادامه در بخش پرسش و پاسخ ها درباره پرسپکتیو شخصیت گفت: شما شخصیتی دارید که باید آن را قاب بگیرید وقتی می گوییم انگیزه شخصیت کم است یعنی عناصری که شما شخصیت را قاب گرفته اید کم است.
وایت در سینمای پست مدرن متکثر و نامتعین است
این استاد دانشگاه درباره فیلم های پیرنگ محور بیان کرد: بعضی فیلم ها پیرنگ محور هستند یعنی با داستان شروع می شوند اما فیلم های شخصیتمحور با کنش شخصیت شروع می شوند در فیلم های داستان محور، باید رویداد اولیه را داشته باشد در فیلم های شخصیت محور، شخصیت خودش پیرنگ را ایجاد می کند البته همه این ها قطعیت ندارد. هرچه شما به آدمی نزدیک شوید یعنی شما آن آدم را بیشتر می شناسید. برخی شخصیت ها انقدر دافعه دارند که شما نمی توانید به آن نزدیک شوید.
شهبازی در پایان درباره خلق شخصیت های منحصر به فرد، توضیح داد: این شخصیت بر اساس کنش هایش شناخته و ماندگار می شود پس باید کنش های او را بشناسید. ما باید بدانیم شخصیت ما چگونه به عملی دست می زند که خود و مخاطب را به تقلا می اندازد. به مجموعه ای از کنش ها فکر کنید، آدم ها را در موقعیت های مختلف بگذارید در این صورت این شخصیت یک شخصیت ماندگار می شود. روایت در سینمای پست مدرن متکثر و نامتعین است.
انتقال تجربه داریوش خنجی و احمدالستی در روز پایانی نشستهای «37_20»
روز پایانی برگزاری نشستهای تخصصی «37_20» به انتقال تجربه توسط دو چهره باسابقه سینمای ایران و جهان اختصاص دارد.
به گزارش ستاد خبری سی و هفتمین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران، نشستهای روز یازدهم این رویداد سینمایی به «انتقال تجربه» اختصاص دارد.
داریوش خنجی در نشست اول از این روز از ساعت 20 به گفت و گو با فیلمسازان و علاقه مندان به سینما میپردازد و به سوالاتشان پاسخ میدهد. این فیلمبردار بینالمللی از طریق نرم افزار زوم مهمان جشنواره فیلم کوتاه تهران خواهد بود و علاقه مندان میتوانند نشست وی را در صفحه اینستاگرام انجمن سینمای جوانان ایران با شناسه کاربری iycs.ir به طور همزمان دنبال کنند.
احمد الستی نیز در نشستی با موضوع «اولین ظهور شخصیتها در فیلم کوتاه» روز شنبه 17 آبان از ساعت22 در لایو اینستاگرام انجمن سینمای جوانان ایران با علاقهمندان به گفتوگو خواهد نشست.
این نشستها با اجرای رامتین شهبازی، منتقد و نویسنده سینما پخش میشود.
نگاهی به فعالیتهای هنری داریوش خنجی به بهانه نشست انتقال تجربه «37-20»؛
هنرمند ایرانی الاصل با کارنامه ای درخشان در سینمای جهان
داریوش خنجی فیلمبردار سرشناس ایرانی فرانسوی در آخرین شب از نشستهای «37-20» در سی و هفتمین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران به انتقال تجربههای حرفهای و هنری خود می پردازد.
به گزارش ستاد خبری سی و هفتمین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران؛ اگر بخواهیم به مرور نام سینماگران ایرانی که در سینمای جهان و اروپا درخشیدهاند، بپردازیم عمدتا چند نام آشنا در ذهنمان مرور میشود، نامهایی که هر کدام ستارهای پرنور در آسمان هنر این مرز و بوم هستند.
در این بین اما هستند سینماگرانی که با کارنامه درخشان و ستودنی خود کمتر توسط مردم شناخته شدهاند.
داریوش خنجی، فیلمبردار باسابقه و مطرح سینمای جهان یکی از همین ستارههاست که با کارنامهای رشک برانگیز، افتخارات و تجربههایی بی بدیل را ثبت کرده است.
در سی و هفتمین جشنواره بین المللی فیلم کوتاه تهران، بناست تا نشست پرسش و پاسخی با حضور این چهره سرشناس روز شنبه 17 آبان از ساعت 20 برگزار شود؛ نشستی که بهانه مناسبی است تا در آستانه برگزاری آن در این گزارش مروری بر کارنامه این هنرمند نیز داشته باشیم.
علاقهای که از 12 سالگی شکل گرفت
داریوش خنجی 19 مهر 1334 در تهران متولد شد، پدر وی از اهالی خُنج در استان فارس و مادرش اهل کشور فرانسه بود. پدر خنجی یک تاجر موفق بود و در صنعت پنبه فعالیت گستردهای داشت، او صاحب دو سینما در مرکز تهران هم بود، سینماهایی که فیلمهای ایتالیایی و فرانسوی را به نمایش میگذاشتند.
او سه سال و نیم داشت که به همراه خانواده اش از تهران به رم مهاجرت کرد. در ۱۲ سالگی تصمیم گرفت که آینده خود را در سینما و به طور ویژه فیلمسازی دنبال کند و پس از ارزیابی دانشگاههایی که میتوانست برای رسیدن به هدف در آنها تحصیل کند، در نهایت در سال ۱۹۷۷، در یوسیالای ثبتنام کرد. بعدها، او این دانشگاه را ترک کرد و تحصیلاتش را در دانشگاه نیویورک پی گرفت. او که علاقه فراوانی بهعکاسی داشت در «مرکز بینالمللی عکاسی نیویورک» ثبتنام کرد و درواقع کار با دوربین وی از اینجا آغاز شد.
تحصیل زیر نظر استادان مطرح سینما
خنجی در دانشگاه نیویورک زیر نظر استادانی چون جوناس میکس و هگ مانوگیان که از بزرگان سینما بودند و کارگردانِ بزرگی چون مارتین اسکورسیزی دانشجوی آنها بوده است، درس خواند. هنر و تواناییهای خنجی در فیلمبرداری، عاملی شد تا مورد حمایت استادانش قرار گرفته و به زودی وارد فضای کار حرفه ای شود.
حمایت این دو استاد بزرگ جو مثبتی در نگاه وی به زندگی و کارهایش ایجاد کرد و توانست با شرکت در اکثر فیلمبرداریهای دانشگاهی، حضوری پررنگ در سینمای دانشجویی آن دوران داشته باشد.
او همواره با حضور در مرکز پاریس سری به سینماهای شهر هنر اروپا میزد تا به تماشای فیلمهای مهیج روز بنشیند.
نخستین گامها در سینما
خنجی اولین فیلم خود را در دوران نوجوانی و با دوربینهای سوپر8 ساخت. Courtes Chasses ،Classique،Sur Les Talus ، Une Femme Pour L'hiver و K.O.K از دیگر فیلمهای اوست.
Embrasse-moi بهکارگردانی مایکل روسیر فرانسوی اولین فیلم بلندی بود که این سینماگر ایرانی در مقام فیلمبردار در سال 1989 در آن حضور داشت. دومین فیلمی که وی فیلمبرداری کرد، Le Trésor Des îles Chiennes بهکارگردانی اف. جی. اوسانگ بود. فیلمی از سینمای فرانسه که هنر و استعداد خنجی در آن مورد توجه افراد شاخصِ سینمای فرانسه قرار گرفت.
فیلمبرداری او در این فیلم به حدی چشمگیر بود که مجله Cahiers du cinéma یکی از معدود مصاحبههایش با یک فیلمبردار را با وی ترتیب داد. در سال ۱۹۹۱بود که با فیلمبرداری فیلم Delicatessen (اغذیهفروشی) بهکارگردانی ژان پیر ژونه و مارک کارو توانست نامزدی جایزه سزار فرانسه را به دست آورد.
نخستین حضور رسمی خنجی در جشنواره فیلم کن یک سال بعد با فیلم Prague (پراگ) ساخته یان سلار رخ داد. این سینماگر در سال 1995 «شهر کودکان گمشده» (The City of LosChildren) را فیلمبرداری کرد و برای این فیلم بار دیگر نامزد جایزه بهترین فیلمبرداری از جشنواره سزار فرانسه شد.
آغاز همکاری با کارگردانان معروف جهان
خنجی در همان سال در حوزه پیامهای بازرگانی یک همکاری با دیوید فینچر انجام داد که همین پیام بازرگانی نقطه عطفی را در زندگی او رقم زد، چرا که به واسطه آن در فیلم ماندگار و معروف «هفت» ساخته دیوید فینچر یکی از بهترین فیلمبرداریهای کارنامهاش را تا به امروز انجام داد و توانست نام خود را به عنوان یک فیلمبردار خلاق، توانمند و صاحب سبک بر سر زبانها بیندازد.
این فیلم شهرتی قابل توجه برای خنجی در بین منتقدان و عوامل سینمایی به ارمغان آورد و توانست برای آن نامزد دریافت جایزه بهترین فیلمبرداری از انجمن فیلمبرداران آمریکا هم شود.
بعد از فیلم «هفت»، خنجی با برناردو برتولوچی، کارگردان و فیلمنامهنویس معروف ایتالیایی در فیلم Stealing Beauty (زیبایی ربودهشده) همکاری کرد.
داریوش خنجی در سال ۱۹۹۶ با آلن پارکر، کارگردان انگلیسی در فیلم درام و موزیکال Evita (اویتا) همکاری داشت فیلمی که برای او نامزدی بهترین فیلمبرداری را از سوی آکادمی اسکار به همراه داشت. «اویتا» در جشنواره معتبر بفتا نیز نامزد دریافت جایزه بهترین فیلمبرداری شد؛ هرچند از دستیابی بهآن بازماند.
حضور در فیلمهای پولانسکی، دنی بویل و وودی آلن
سال 1999 وی فیلم دروازه نهم (The Ninth Gate) به کارگردانی رومن پولانسکی و سال 2000 فیلم ساحل (The Beach) به کارگردانی دنی بویل را فیلمبرداری کرد. خنجی به کار خود ادامه داد و در سال 2011 فیلم نیمه شب در پاریس (Midnighi- Paris) به کارگردانی وودی آلن را در پاریس فیلمبرداری کرد. بعد از آن در سال 2012 فیلم عشق (Amour) را برای میشاییل هانکه فیلمبرداری کرد. عشق موفق به کسب نخل طلای جشنواره کن، اسکار بهترین فیلم غیرانگلیسی زبان و نامزد دریافت اسکار بهترین فیلم شد و خنجی نامزدی بهترین فیلمبرداری از جشنواره فیلم اروپا را برای این فیلم کسب کرد.
در کارنامه وی همکاری با کارگردانان مشهور دیگری چون رومن پولانسکی، دیوید فینچر، وودی آلن، آلن پارکر، برناردو برتولوچی، وونگ کار وای، سیدنی پولاک، دنی بویل، میشاییل هانکه و... ثبت شده است.
علاقه به همکاری با دیوید فینچر
داریوش خنجی پس از همکاری با دیوید فینچر در فیلم «هفت»، از شخصیت و شیوهٔ کاری این کارگردان بسیار خوشش آمد و آنطور که خودش میگوید، عاشق همکاری با فینچر است و تجربهٔ کار با او را هرگز فراموش نمیکند.
«الماسهای نتراشیده» تجربه تحسین شده
فیلم «الماسهاس تراشنخورده» تجربه تحسین شده خنجی در مقام فیلمبردار است. این فیلم محصول شرکت ای 24 فیلمز (A24 Films)، یکی از بهترین و متفاوتترین آثار سینمایی سال ۲۰۱۹ بود و کارگردانی جاشوا و بن سفدی همراه با نقشآفرینی فوقالعاده آدام سندلر، لحظات تنشزا و هیجانی را برای تماشاچیان رقم زد و منتقدان نیز بسیار این درامِ دلهرهآور، جنایی با چاشنی کمدی ذاتی حضور سندلر را تحسین کردند.
کارنامهای ستودنی در فیلمبرداری
داریوش خنجی دارای کارنامهای جامع و متنوع است که فارغ از افتخاراتی شایان توجه و رشک برانگیز، در آن نامهای بزرگانی میدرخشد که هر فیلمبرداری آرزوی همکاری با آنها را دارد. از همکاری با رومن پولانسکی، دیوید فینچر، وودی آلن، برناردو برتولوچی، وونگ کار وای، میشائل هانِکه و سیدنی پولاک و... تا تجربههایی متفاوت در فیلم جاشوا و بن سفدی.
نشستهای تخصصی «37-20» در سی و هفتمین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران به مدیریت سعید پوراسماعیلی امشب شنبه 17 آبان پایان می یابد. نشست داریوش خنجی در آخرین روز از ساعت 20 در صفحه اینستاگرام انجمن سینمای جوانان ایران به نشانی iycs.ir پخش می شود. همچنین احمد الستی از ساعت 22 مهمان علاقه مندان به سینماست.